اهمیت معماری در چیست؟
اگر تا بحال فکر کردهاید چرا معماری مهم است، به اطراف خود با دقت نگاه کنید قطعا شما در حال حاضر در احاطه ساختمانها و فضاهای طراحی شده هستید.
در بین حرفه های خلاق و هنری، معماری منحصر به فرد و منعکس کننده قدمت فرهنگ خواستگاه آن است. طراحی و معماری ساختمان به زمان، پول و همکاری از طرف سرمایهداران، مقامات مدنی، سازندگان، معماران و … نیاز دارد. معماری هیچگاه به تنهایی رخ نمیدهد و هیچ وقت نمیتواند فقط یک سازنده داشته باشد. معماران با دهها، صدها یا هزاران نفر برای شکل دادن به ساختمانهای خود کار میکنند و در امتداد این زنجیره، مجموعهای از ارزشهای عمیق تر و غنی تر منتقل میشوند. مواردی که دقیقاً تعریف میکنند که فرهنگها چگونه خود و دنیای خود را میبینند، و همچنین مردم چگونه یکدیگر را میبینند و تجربه میکنند.
معماری فراتر از آنکه سرپناه باشد پایه و اساسی برای زندگیست. به همین دلیل است که بر روی پشت بام یک ساختمان 80 طبقه که متصل به یک میدان عمومی شلوغ است احساس قدرت و در مقابل در یک کلیسا بزرگ احساس کوچک بودن دارید. ویژگیها و شخصیت ساختمانها توسط معماران شکل میگیرند و در اختیار جامعه قرار میگیرد و اینگونه معماری جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. معماری به اقتصاد و علوم متصل می باشد و افرادی که آن را تمرین می کنند هم میتوانند تکنسینهایی با تجربه باشند (حل معادله هایی که ساختمانها را به سمت آسمان بالاتر میکشند یا هر الکترون احتمالی برق پمپ شده در دیوارهای آن را حفظ می کنند).
جایگاه معمار
یک معمار یک بار به من گفت: وقتی در مورد فرهنگهای باستان پژوهش میکنید، اولین چیزی که مردم به آن اشاره میکنند، معماری آنها است، زیرا معماری بیانگر کسانی است که در گذشته بودند. نمونه آنها مصر باستان است. به اهرام مصر باستان و مجسمه ابوالهول نگاهی بیندازید، آنگاه خواهید فهمید که چگونه آنها حکومت، مذهب و خصوصیات سرزمینی خود را در تهیه مصالح ساختمانی مورد توجه قرار میدادهاند. در قرون وسطی ظرافت شاهکار برجسته معماری گوتیک که با مصالح سنگی پدیدار شده است، نقطه مقابل خوبی برای ترس از خدا در یک دوره بیثباتی مطلق است.
با انقلاب صنعتی، که جهان را با استانداردهای عقلانی و تولید ماشینی مجدداً سامان داد و تولید انبوه فولاد و شیشه باعث تکثیر این نظم نوظهور در شهرها گردید، ناگزیر مدرنیسم هم متولد شد. در تمام انقلابها، به ویژه سیاسی، بلافاصله به معماری روی میآورند تا برجستهترین بناهای تاریخی خود را خلق کنند زیرا معماری توانایی توضیح عصر خود را با نوع ساختمانها داشت بطور مثال یک اثر معماری نشان دهنده این است که یک ساختمان پیچیده و دقیق است یا یک اثر از پیش آماده شده.
نقش معماری در فرهنگ
اگر زمانی را صرف درک اینکه معماری چطور انعکاسدهنده فرهنگ است کنید، آنگاه این حس را خواهید داشت که معماری را کمتر میتوان یک حرفه دانست و بیشتر جهانبینی است و از این دریچه به تفسیر هر آنچه که در محیط اطراف شماست میپردازد. به همین ترتیب، خود را در اختیار بسیاری از رسانههای بصری خلاق میگذارد که خواستار مفهومسازی فضا هستند، مانند: طراحی گرافیک، تولید فیلم، فیلم و غیره
ماهیت ذاتی و عمومی معماری اشاره به کارهایی دارد که معماران انجام میدهند و چیزی شبیه به جامعهشناسی و روانشناسی است یعنی ایجاد صحنه برای رفتارهای اجتماعی و واکنشهای داخلی، چه کسی تشویق میشود وارد فضای یا اجتماع شود و چه کسی مورد بحث قرار میگیرد؟ چگونه افراد در شرایط مشخص احساس میشوند؟ چرا زندان با کتابخانه تفاوت دارد؟ و آیا باید این تفاوت وجود داشته باشد؟ شکل و عملکرد عمومی فضاها به وسیله سیاستهای معمارانه بدست میآید، بنابراین با این تعریف، معماران شاخهای از سیاستمداران هستند.
چرا نباید معماری را محدود کرد؟
محدودکردن معماری از نظر کارایی، فقط به آن صدمه وارد میکند، و وجود یک دانش در درون معماری باعث شده است که از نگرانیهای عملی ساخت و ساز جدا شده و کاملاً سوداگرانه، آوانگارد و بسیار جدی از نحوه کار جهان انتقاد کند. با نگاهی انتقادی به دنیای ساخته شده، به جای اینکه آن را مجموعهای از سنتهای ثابت و سنگی و آهنی بدانیم، میفهمیم که معماری یک آفرینش کاملاً مصنوعی و انسانی است و میتوانیم تقریباً به هر شکلی که بخواهیم به آن شکل بدهیم.
نقش و نگارهایی که هر جایی می بینیم مثل پشت بامها یا ستونهای سکوی قدیمی، از خرد قطعی در مورد اینکه اجسام چطور بنظر برسند نشات نمیگیرند، اگرچه به نظر میرسد که تکرار این موارد اشاره به رضایت و توافق نهایی آن ها دارد اما اینها در واقع نتیجه انباشتهای ویژهای از ارزشهای فرهنگی، متریالهای موجود، اقتصاد، و موقعیت جغرافیایی و اقلیم است. اکثر این عوامل قابل تغییر هستند، اگرچه معماری در مقایسه با سایر هنرها به آهستگی تکامل می یابد، اما هنوز در حال تکامل است و این روند ادامه پیدا خواهد کرد.
معماری آیندهنگر است و هر بار نقدی را ارائه می دهد که راههای جدیدی برای زندگی، کار یا بازی را نشان میدهد، معماری یک شاهکار جهانیست که باعث میشود تمایز آن از داستانهای علمی دشوار شود.
باید توجه داشت به اینکه ساختمانها و محیط ساخته شده بزرگترین منبع انتشار کربن هستند که منجر به تغییر آب و هوا می شود و این به سرعت در حال تبدیل شدن به یک فاجعه میباشد. تغییرات اقلیمی یک مشکل بزرگ در طراحی ملک است و گروهی از معماران باید با طرحها و ساختمانهای سبز برای حل این مشکل اقدام کنند.
این به معنای افزایش تولید ساختمان هایی است که برای اجرای آن بدون نیاز به سوخت های فسیلی و یا مقدار کمی سوخت فسیلی دارند و عدم مقابله با آن عواقب وخیمی در پی خواهد داشت مانند شهرهای ساحلی که مداوم در محاصره طوفان ها و آب گرفتگیها قرار دارند. از نظر فرهنگی، ساختارهای جدید سیاسی و اقتصادی لازم برای سازماندهی این اصلاحات انقلابی، نیاز به بیان در معماری تازه دارند به عبارتی روشنتر، انقلابی دیگر در ساختار ساخت و ساز
معماری ذاتاً به آینده علاقه مند است، و معماران آموزش دیده اند تا جهان را نه آنطور که هست، بلکه به شکلی که می توانند تصور کنند. مجله ویلاژست با ارائه مقالات و اخبار مرتبط، کاربران خود را در رسیدن به دانش معماری همراهی میکند.